جدول جو
جدول جو

معنی ساری قیه - جستجوی لغت در جدول جو

ساری قیه
(قَ یَ)
دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری مراغه، و 8 هزارگزی جنوب راه شوسۀ مراغه به سراسکند. کوهستانی، هوای آن معتدل مالاریائی، آب آن از رود خانه لیلان و چشمه. محصول آن غلات، نخود، کشمش، بادام و زردآلو است، 371 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ)
دهی است از دهستان اختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 38 هزارگزی شمال بوکان، در مسیر راه شوسۀ بوکان به میاندوآب. جلگه ای و هوای آن معتدل سالم، آب آن از رود خانه تاتائو و محصول آن غلات، توتون، حبوبات و چغندر است، 151 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش نوبران شهرستان ساوه، واقع در 35 هزارگزی شمال خاور نوبران، کوهستانی و سردسیر، آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، بادام، گردو، بن شن و لبنیات است، 83 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری میگذرانند، از صنایع دستی بافتن قالیچه و گلیم در آن معمول است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)، در ذیل جامع التواریخ حافظ ابرو ص 231 و 235، در حوادث سالهای آخر قرن هشتم ذکر موضعی بنام ساروقاش ری آمده که ظاهراً با همین محل قابل تطبیق است
لغت نامه دهخدا
(تَ پِ)
دهی است از بخش حومه شهرستان خوی با 456 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رِ قی یَ)
نام موضعی است به راه کعبهاﷲ. (شرفنامۀ منیری) :
ز آب و خاک سارقیه تا صفینه پیش چشم
بس دواءالمسک و تریاقی که اخوان دیده اند.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 98)
لغت نامه دهخدا
(رِ قی یَ)
فرقۀ سارقیه، از فرقه های مسلمان اند و گویند اگر کسی ده درم بدزدد، یا بطریق ظلم و تعدی بستاند چون که یک درم از آن صدقه کند کفارت همه شود. من جاء بالحسنه فله عشر امثالها. (رسالۀ هفتاد و سه ملت چ محمد جواد مشکور ص 18)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 40هزارگزی جنوب باختری اردبیل، و یک هزارگزی راه شوسۀ تبریز به اردبیل. کوهستانی، هوای آن معتدل، آب آن از چشمه و رود خانه بالخلو، و محصول آن غلات و حبوبات، و صادرات آن کرۀ گوسفند و چرم و روده است، 898 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، واقع در 44 هزارگزی خاور مرند و 12 هزارگزی راه شوسۀ تبریز به اهر کوهستانی و سردسیر، آب آن از چشمه و محصول آن غلات است، 118 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقعدر 35 هزارگزی شمال باختری قره آغاج، و 7 هزارگزی شمال راه شوسۀ مراغه به میانه. کوهستانی، هوای آن معتدل و مالاریائی آب آن از چشمه سارها. محصول آن غلات و نخود و بزرک است، 204 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 24 هزارگزی جنوب مراغه، و 6 هزارگزی خاور راه شوسۀ مراغه به میاندوآب. دره ای، هوای آن معتدل و مالاریائی، آب آن از قنات. محصول آن غلات و نخود است، 80 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان ینگجۀ بخش مرکزی شهرستان سراب، واقع در 8 هزارگزی شمال باختر سراب، و 7 هزارگزی راه شوسۀ سراب به تبریز. کوهستانی و هوای آن معتدل، آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوبات است، 126 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
ده کوچکی است از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان، واقع در 51 هزارگزی جنوب خاوری سی پل. کوهستانی، سردسیر، آب آن از چشمه. محصول آن غلات و بن شن و لبنیات است، 150 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. از صنایع دستی شال بافی در آن معمول است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 22 هزارگزی جنوب باختری گرمی، و یک هزارگزی راه شوسۀ گرمی به اردبیل. جلگه ای و گرمسیر، آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات است، 131 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا